هزاره پیوند

آخرین تحولات سه روز گذشته در غرب کابل

آخرین تحولات سه روز گذشته در غرب کابل

نویسنده:کاظم وحیدی

تقریباً 18 سال­ قبل قطعه زمینی به­نام مجتمع بزرگ خاتم­الانبیا از طرف دولت ربانی به شهید مزاری به­عنوان بالاترین مقام سیاسی مردم هزاره جهت استفاده­های عام مردم غرب کابل داده شد. این زمین که در قسمت جنوبی جاده­ی شهید مزاری (منطقه­ی قلعه­ی ناظر) قرار دارد، دارای مساحت تقریبی 46 جریب زمین می­باشد. شهید مزاری و متنفذین غرب کابل در همان زمان هیئت امنایی برای سرپرستی و تولیت آن تشکیل داد و من آن­جا که به­خاطر دارم عبارت بودند از، آیه الله محقق کابلی، سید فاضل (پدر)، آقای عرفانی، آیه الله صادقی پروانی، آقای خلیلی، آقای محقق، حاجی سفر قول­خویش، حاجی عبدالعلی رضایی ترکمنی. شاید دو سه نفر دیگری هم باشند که در حال حاضر ذهنم در شناسایی آن­ها یاری نمی­کند.

زمانی که غرب کابل سقوط نمود و سید ابوالحسن فاضل (پدر) که از زمان فاجعه­ی افشار همکار دولت بود، فرصت را غنیمت دانسته و خود را متولی این زمین جا زد. پس از مرگ وی، فرزندانش حسن، حسین و باقر به­عنوان وارثان وی خود را متولی این زمین قلمداد نموده و سه سال قبل که آیه الله محقق کابلی به پایتخت آمده و خواستار تسلیم شدن تولیت آن گردید، سید کاظمی، جاوید، انوری که هیچ ارتباطی به مسئله ندارند، به­پشتیبانی سید حسن فاضل شتافته و در تصرف غاصبانه­ی این مجتمع او را یاری نمودند که یگانه مرجع تقلیل شیعیان کشور هم با دیدن این شرایط از ادعای خود دست کشیده و به ایران بازگشت.

دوسال قبل سید فاضل هیئت امنایی ترتیب داد که نام مرا هم به آن افزود، اما من به­دلیل زنده بودن اکثریت اعضای هیئت امنای اولیه از پذیرفتن آن ابا ورزیدم چون او با این کار خود می­خواست به تولیت خود مشروعیت ببخشد، اما در دو جلسه حضور یافتم تا حرف­های او را بشنوم. در جلسه بارها من و عده­ای دیگر مانند حاجی سفر و پهلوان حر از شرکت اعضای اصلی هیئت امنا یادآوری نمودیم که نتیجه نداد و جلسات هم با تشدید بی­اعتمادی و بدبینی­ها متوقف گردید.

در طول این چند سال تمامی کسانی که از نام شهید والا مقام مزاری بزرگ در هراس بوده و تلاش می­نمودند تا به­هر نحوی که شده نام آن بزرگوار را از تمامی جاها حذف نمایند، صبح روز یکشنبه 19 ثور طی مراسمی تصمیم داشتند تا مصلای شهید مزاری را به مکتب گلخانه متصل نموده تا جایی برای تجلیل از سال­گرد آن بزرگوار باقی نمانده و نیز محلی که به یاد آن بزرگوار ساخته شده بود، از میان برداشته شود. در این مراسم یک نماینده­ی بی­سواد هزاره به­نام فاطمه نظری که در طول 5 سال گذشته از فرط نادانی و بی­سوادی­اش کوچکترین سخن و صحبتی در هیچ موردی نداشته است، نیز شرکت نموده بود.

آنان شب گذشته مانند دزدان دیوار متصل به مکتب گلخانه را فرو ریختانده و پایه­سنگ تازه­ای را در استقامتی که یک و نیم جریب زمین را به مکتب متصل می­ساخت، کنده بودند. مردم از موضوع باخبر گردیدند و دست­دسته به­طرف محل رهسپار شده و مانع مراسم و توطئه­ی آنان گردیدند. گروه­های مردم را جمعی از علمای طرفدار شهید مزاری، ورزشکاران، دانش­آموزان مکاتب غرب کابل، رییس دفتر آیه الله محقق کابلی، نماینده­ی آقای محقق، نماینده­ی آقای خلیلی و تعداد زیادی از متنفذین و فعالین اجتماعی ـ سیاسی مردم هزاره تشکیل می­داد.

در پایان این تجمع اعتراض­آمیز مردم قادر شدند تا تابلوی سابق سر دروازه را برداشته و آن را با ­نام اصلی آن، یعنی «مصلای شهید مزاری» که سال­ها پیش انتخاب شده بود، تبدیل نمایند. سپس مدیریت تازه­ای برای ورزش غرب کابل و نیز اداره­ی استدیوم شهید مزاری (با چمن مصنوعی) تشکیل شده و «علَمی» که به امام حسین منسوب بود، با احترام کامل و با قربانی یک گوسفند به زیارتگاه سخی منتقل گردید. تجمع روز اول تا ساعت 7 بعدازظهر ادامه یافت.

فردای آن روز (دوشنبه 20 ثور) وقتی به محل آمدیم، تجمع مشکوک عده­ای زنان بدنام و هرزه که اجیر شده بودند و نیز عده­ای از نسب­گرایان زشت کردار مانند سید فاروق، سید بشیر، سید مرچک که به­دلیل شرارتش به این نام شهرت یافته، حرکت­های مشکوکی را از خود بروز می­دادند که بعداً معلوم گردید در حال سازمان دادن و تدارک یک بغاوت هستند. با تجسس بچه­ها چند میل سلاح نزد آنان دیده شد که فوراً به نعیم قضوی آمر حوزه­ی ششم امنیتی پولیس گزارش داده شد. او با مسئله غیر مسئولانه و با بی­توجهی کامل برخورد نموده و تمام وقت در دفتر فاضل که به محل جلسات آنان تبدیل شده بود، قرار داشت.

ساعت 12 و 10 دقیقه، زمانی­که من، پیمان (سابق رییس دفتر کویته جزب وحدت) و کریمی رییس شورای ولایتی حزب وحدت خلیلی به­عنوان هیئتی رهسپار دادستانی کل شده بودیم تا مکتوب فیصله­ی این مقام عالی دولتی در مورد قضیه­ی خاتم­الانبیا را تسلیم شویم، تیر اندازی مستقیم از سوی افراد مسلح مربوط به سید فاضل به طرف مردم آغاز گردید. پولیس مربوط حوزه­ی ششم هیچ­گونه واکنشی نشان نداده و حتا در همان زمان شخص قضوی در کنار افراد مسلح حضور داشت. بعداز تماس­های مکرر با مسئولین دولتی، آقای خلیلی از منیر منگل معین امنیتی وزارت داخله خواست تا فوراً به مسئله رسیدگی نموده و اوضاع را زیر کنترول بیاورد. ساعتی بعد نیروهای دیگری از حوزه­ی ششم به­فرماندهی محمد حسین نصرت (مدیر جنایی حوزه) به منطقه آمده و فوراً اقدام به دستگیری و خلع سلاح آنان نمود که در نتیجه 6 میل سلاح را به­دست آورده و 3 نفر را دستگیر نمود. قابل یادآوری است که نصرت تا آن لحظه در کورس خود بوده و زمانی از وخیم شدن اوضاع باخبر گردیده، فوراً درس را ترک نموده و به محل آمده است. مدتی بعد از آن نیروهای مربوط به زون 101 آسمایی زیر فرماندهی جنرال قدوس هم به محل رسیده و اوضاع کاملاً کنترول گردید.

با آمدن جنرال خلیل دستیار معین امنیتی قومندانی امنیه کابل به محل، مذاکره با طرفین آغاز گردید و دست آخر هم تصمیم گرفته شد تا هیئتی از دادستانی جهت تحقیق به محل بیاید که ساعت 5 بعدازظهر این کار صورت گرفت و عده­ای جهت تحقیق خواسته شدند.

در این مدت سید انوری، سید کاظمی و دیگر هم­تباران­شان که همگی دشمنان شهید مزاری می­باشند، کاملاً فعال شده و با تجمع و جلسات خود عرایض و شکایاتی را ترتیب داده که طی آن، مردم عامل اصلی تشنج قلمداد شدند. این شکایات رسماً به مقامات مسئول کشور (حتا اولسی جرگه و سنا) تسلیم داده شدند.

مسلماً واکنش شدید این افراد قابل پیش­بینی بوده چون مسئله­ی حیثیت و منافع این حضرات به­خطر افتاده که با بازی­های بسیار زشت و خدا ناپسند، سال گذشته را با نمایش مزورانه­ی «علم کربلا» حدود 200 ملیون افغانی را به­جیب زده­اند. مسلماً مسئله­ی «علم» علاوه بر تثبیت پای­گاه این افراد در محل غصبی و درآمد قابل توجه اقتصادی آن، می­توانست تمامی اختلاس­های ناشی از فروش مکرر زمین این محوطه که اینک تنها یک­چهارم آن باقی مانده است، را پوشش دهد. این است که واکنش آنان بسیار شدید بوده و بعداز این نیز ادامه خواهد یافت.

مشکل بزرگ تاکنونی، سکوت و بردباری بیش از اندازه­ی مسئولینی چون خلیلی و محقق و نیز دفتر آیه­الله محقق کابلی بوده که آنان را در انجام کارهای غیرقانونی و اغلب نامشروع جری­تر ساخته است. در فرصت بعدی کاپی فیصله­ی دادستانی کل کشور و نیز فتاوی مراجع تقلید در مورد نمایش­ کریه بازیچه قرار دادن احساسات مردم به­نام «علم کربلا» را خدمت شما خواهم فرستاد. منبع

+ نوشته شده در  ۱۳۸۹/۰۲/۲۴ساعت 20:50  توسط محمدسعیدی(هزاره)  |